خداوند در آیهی ۶ سوره حجرات فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ»؛ «ای کسانی که ایمان آوردید! هرگاه فاسقی برایتان خبری آورد تحقیق کنید، مبادا از روی جهالت به قومی آسیب برسانید، پس از کاری که کردید پشیمان شوید». آیا این آیه دلیلی آشکار برای اثبات حجّیّت خبر واحد ثقه نیست؟
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . وجوب تحقیق دربارهی خبر فاسق، به معنای عدم وجوب تحقیق دربارهی خبر دیگران نیست؛ چراکه اثبات شیء نفی ماعدا نمیکند، بلکه میتواند از باب تأکید و بیان اولویّت تحقیق دربارهی خبر فاسق باشد؛ چنانکه مثلاً گفته میشود: «هر چیزی که هر بیسر و پایی میگوید را باور نکن» و منظور این نیست که هر چیزی که دیگران میگویند را باور کن، بل منظور این است که هر چیزی که هر کسی میگوید را باور نکن، خصوصاً اگر بیسر و پا باشد. این به معنای آن است که آیهی ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا﴾[۱]؛ «ای کسانی که ایمان آوردید! هرگاه فاسقی برایتان خبری آورد تحقیق کنید»، در مقام نفی وجوب تحقیق دربارهی خبر دیگران نیست و به اصطلاح، مفهوم مخالف ندارد؛ خصوصاً با توجّه به اینکه چنین مفهومی، معارض با منطوق آیهای است که میفرماید: ﴿إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا﴾[۲]؛ «هرآینه ظن چیزی را از حق بینیاز نمیکند»؛ با توجّه به اینکه خبر واحد ثقه، به اقرار همهی اهل علم، مفید ظنّ است و بنا بر منطوق این آیه، چیزی را از حق بینیاز نمیکند و روشن است که منطوق این آیه بر مفهوم آیهی دیگر -هرگاه مفهوم داشته باشد- مقدّم است.
۲ . آیهی نبأ، دربارهی خبر آوردن از پیامبر دربارهی عقاید و احکام دین نیست، بل دربارهی خبر آوردن از افرادی عادی دربارهی موضوعی عرفی است؛ چنانکه فرموده است: ﴿أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ﴾[۳]؛ «مبادا از روی جهالت به قومی آسیب برسانید، پس از کاری که کردید پشیمان شوید» و این قرینهی متّصلی است که عمومی برای آیه باقی نمیگذارد تا شامل خبر آوردن از پیامبر دربارهی عقاید و احکام دین شود؛ همچنانکه شامل شهادت یک شاهد عادل در محکمه نمیشود و روشن است که میان حجّیّت خبر واحد ثقه در امور عرفی و خبر او در امور شرعی، ملازمهای وجود ندارد؛ زیرا عقلا در امور عرفی تسامحی روا میدارند که در امور شرعی روا نمیدارند.
۳ . آیهی نبأ، با توجّه به ذیل آن و شأن نزولش، دربارهی خبر واحد از اهل زمان است که امکان تحقیق دربارهیشان وجود دارد، نه خبر واحد از گذشتگان که امکان تحقیق دربارهیشان وجود ندارد. توضیح آنکه آیه میفرماید: هرگاه فاسقی برای شما از کسی در زمانتان خبری آورد حاکی از اینکه او سخنی گفته یا کاری انجام داده است، تحقیق کنید؛ به این ترتیب که بروید و از خود او بپرسید که آیا این سخن را گفته یا این کار را انجام داده است؟ بنابراین، در صورتی که مفهوم مخالف داشته باشد، میفرماید: هرگاه عادلی برای شما از کسی در زمانتان خبری آورد حاکی از اینکه او سخنی گفته یا کاری انجام داده است، تحقیق لازم نیست و این میتواند از آن رو باشد که دروغ بستن عادل بر کسی که زنده است و میتواند او را تکذیب و رسوا کند، بعید است، یا از آن رو که خبر واحد از اهل زمان بر خلاف خبر واحد از گذشتگان، غالباً محفوف به قرائنی قطعآور است. با این وصف، آیه در صورتی که مفهوم مخالف داشته باشد، تنها بر حجّیّت خبر واحد ثقه از اهل زمان دلالت دارد که علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی آن را پذیرفته است، نه خبر واحد ثقه از کسانی که در این زمان نیستند و نمیتوانند صحّت و سقم خبر او را تأیید کنند.
حاصل آنکه آیهی نبأ، «دلیلی آشکار برای اثبات حجّیّت خبر واحد ثقه» محسوب نمیشود.
برای آگاهی بیشتر در این باره، به نقد و بررسی ۵۴ مراجعه کنید.